مى خواهم صداى مردم باشم
به گزارش پایگاه خبری عرفان نیوز : 1.لطفا خودتان را كامل معرفى كنيد.
مريم بابايى، متولد 1374/02/20 در كرمانشاه. دانش آموخته ى زبان و ادبيات فارسى مقطع كارشناسى ارشد از دانشگاه رازى كرمانشاه. شاعر و نويسنده برتر كشور. مجرى و گوينده .
2.چطور شد كه علاقه مند به فن بيان و گويندگى شديد؟
پدر من انسان ناطق و سخنورى هستند، از بچگى هر وقت در جمع اقوام و دوستان صحبت ميكردم همه ميگفتند چه قدر شبيه پدرم صحبت ميكنم ، خب همين امر جرقه هاى اوليه علاقه به گويندگى را در من ايجاد كرد و من در دوران دانش آموزى، نماينده دانش آموزان كرمانشاه در ششمين دوره مجلس دانش آموزى كشور بودم كه در مقابل هييت دولت ، وزرا و نمايندگان در صحن علنى مجلس نطق پيش از دستور داشتم كه بسيار مورد پسند همه قرار گرفت و همين اتفاق موجب شد تا به طور جدى ، حرفه ى گويندگى و اجرا را دنبال كنم ، البته حس خوب و شيرين پايان هر اجرا كه از مخاطبان حاضر در برنامه هم ميگيرم اين اراده را در من دو چندان ميكند كه پر توان راهم را ادامه بدهم، ميخواهم ماندگار باشم.
3. به نظر شما مجرى گرى و فن بيان ذاتى هست يا اكتسابى؟ّ
ميشه گفت هم ذاتى است هم اكتسابى.
هستند كسانى كه به طور ذاتى فن بيان خوبى دارند و به خوبى صحبت ميكنند ، اما اين به اين معنا نيست كه اگر ما به طور ذاتى فن بيان خوبى نداريم پس هرگز نميتوانيم سخنران خوبى هم شويم ، مهم آنست كه بدانيم فن بيان و سخنرانى و اجرا يك مهارت است كه ميشود ان را اموخت و حتى كسانى هم كه به طور ذاتى فن بيان خوبى دارند هم بايد آموزش ببينند كه به بهترين شكل ممكن از اين استعداد ذاتى كه دارند بهره ببرند.
4. مجرى بودن آسان است؟
بايد بگويم اصلا . مجرى بودن سخت و در عين حال لذت بخش است. مجرى يک برنامه بايد هم دانش و آگاهى كافى داشته باشد هم در لحظه بتواند بهترين تصميم ها را بگيرد و براى مخاطب غافل گيرى و جذابيت اجرايى داشته باشد. تک تک كلماتى كه يگ مجرى به كار ميگيرد، تمام حركاتش روى صحنه مى تواند حاوى پيام باشد و بايد در نهايت دقت به اجراى برنامه بپردازد.
5. در مسير مجرى شدن با چه موانعى برخورد كرديد و چگونه از آنها عبور كرديد؟
خب زمانى كه من فعاليت اجرا رو شروع كردم تقريبا 12 سال پيش بود و من دانش اموز بودم طبيعتا خانواده ام نگران درس و مدرسه من بودند اما خب من تلاشم رو دو برابر كردم و دوران مدرسه از دانش اموزان برتر بودم كه رتبه ى برتر كنكور شدم و دانشگاه سراسرى درس خوندم. و در ادامه هم موانعى با عنوان شنيدن اين جمله ها كه تو زنى، نميشه، نمى تونى، بايد شوهر دارى كنى و … كه من سعى كردم اين حرف ها لحظه اى منو از رسيدن به ارزوهام عقب نكشه و با برنامه ريزى و تلاش هم زندگى شخصى خودم رو اداره ميكنم هم در مسير روياهام تلاش ميكنم.
6.رمز موفقيت خودتان را درچه ميبينيد؟
آموختن و تمرين كردن.
من هرچند وقت يک بار ، خودم را مجرى يک برنامه خيالى فرض مى كنم و به اجراى صحنه مى پردازم و در اين تمرين تمام آموخته هايم را به نمايش مى گذارم و بعد خودم را نقد و تحليل مى كنم و آنقدر اين پرسه را تكرار ميكنم تا بتوانم براى هر اجرايى آماده باشم. آموختن و تمرين فراوان راز موفقيت يک مجرى است .
7. در خصوص آموختن ، شما دانش آموخته ى مدرسه ى سخن هستيد، از كجا با مدرسه ى سخن آشنا شديد؟
براى حرفه اى شدن در اجرا و گويندگى به دنبال كامل ترين و بهترين موسسه آموزشى بودم كه با تحقيق در فضاى مجازى و پرس و جو از افراد صاحب نظر و خواندن نظرات كاربران به اين نتيجه رسيدم كه براى درخشيدن در عرصه ى اجرا بايد شاگرد بهترين استاد سخن ايران ، سركار خانم دكتر فريبا علومى يزدى در مدرسه ى سخن ايران باشم. براى همين با وجود كيلومترها مسافت در سرماى سخت و كوهستانى با اشتياق در كلاس هاى خانم فريبا علومى يزدى شركت مى كردم و حضورم در مدرسه ى سخن را يكى از نقاط عطف زندگى ام مى دانم .
8.يازدهمين جشنواره ملى سعدى را چگونه ديديد؟ رقابت چگونه بود؟
قبل از شركتم در جشنواره ملى سعدى، سعى كردم با شركت كنندگان سال قبل ارتباط بگيرم و همه ى آنها مى گفتند: جشنواره سعدى يک فرصت بى نظير هست. راستش تا قبل از حضورم در جشنواره سعدى شايد نمى توانستم دركى از تجربه دوستان داشته باشم اما با حضورم در جشنواره ، متوجه شدم بزرگترين گردهمايى مجريان و سخنوران صحنه ى ايران با حضور بهترين داوران چه قدر ميتواند آموزنده و در عين حال سخت باشد. رقابت در جشنواره ملى سعدى سخت اما دوستانه است، علاوه بر محک زدن توانايى هايمان مقابل ديدگان داوران و صدها سخنران و مجرى برتر باعث پيدا كردن دوستانى از سراسر ايران مى شود كه خود اين اتفاق هم خالى از لطف نيست. قطعا براى درخشش در جشنواره سعدى بايد تلاش و تمرين فراوان داشت
9.يازدهمين جشنواره ملى سعدى را چگونه ديديد؟ رقابت چگونه بود؟
قبل از شركتم در جشنواره ملى سعدى، سعى كردم با شركت كنندگان سال قبل ارتباط بگيرم و همه ى آنها مى گفتند: جشنواره سعدى يک فرصت بى نظير هست. راستش تا قبل از حضورم در جشنواره سعدى شايد نمى توانستم دركى از تجربه دوستان داشته باشم اما با حضورم در جشنواره ، متوجه شدم بزرگترين گردهمايى مجريان و سخنوران صحنه ى ايران با حضور بهترين داوران چه قدر ميتواند آموزنده و در عين حال سخت باشد. رقابت در جشنواره ملى سعدى سخت اما دوستانه است، علاوه بر محک زدن توانايى هايمان مقابل ديدگان داوران و صدها سخنران و مجرى برتر باعث پيدا كردن دوستانى از سراسر ايران مى شود كه خود اين اتفاق هم خالى از لطف نيست. قطعا براى درخشش در جشنواره سعدى بايد تلاش و تمرين فراوان داشت.
10. رسالت يک مجرى را در چه ميبينيد؟
رسالت يک مجرى بودن كنار مردم و صداى آنها بودن است. صداقت يک مجرى او را محبوب مى كند. در جامعه امروز ما، خوب سخن گفتن يک نياز اساسى براى همه است اما براى مجرى اين نياز اساسى تر و پر رنگ تر است. يک مجرى بايد جامع جميع جهات باشد تا مردم او را بپذيرند و دوستش داشته باشند. ميخواهم صداى مردم باشم و براى همين در يك صحنه ى ملى صداى مردم كولبر شدم.
11. در حال حاضر به جز اجراى صحنه چه فعاليت ديگرى در زمينه ى گويندگى و صدا داريد؟
در حال حاضر در كرمانشاه مشغول راه اندازى و برگزارى كلاس ها و كارگاه هاى آموزش فن بيان و گويندگى هستم، در زمينه ى كتاب صوتى و پادكست هم فعاليت هايى رو شروع كردم.
12. اگه يه بار ديگه به دنيا مى آمديد باز هم مجرى ميشديد؟
قطعا بله. تنها صداست كه مى ماند و من چون ميخواهم ماندگار باشم در قلب و ذهن مردمم قطعا اگر هزار بار ديگر به دنيا بيايم ، بازهم مجرى خواهم شد.
13.حرف آخر ….
در پايان اميدوارم شاهد درخشش مجريان و گويندگان سرزمينم ايران باشم و از خانواده ام و همسرم كه با حمايت ها و تحمل ترافيك كارى من، اصلى ترين حامى من هستند و اگر محبت هاى اين عزيزان نبود، موفقيت هاى امروز من رقم نميخورد. و هم چنين از استاد نازنين ام سركار خانم دكتر فريبا علومى يزدى و تمامى عوامل برگزارى جشنواره ملى سعدى و باشگاه ايران مجرى نهايت تشكر و قدر دانى را دارم